درس نوزدهم از صفات پیامبر اکرم (صلى الله عليه وسلم)
پیامبر خدا (صلى الله عليه وسلم) کالبدی از خوبی و صفات والا و در حقیقت قرآنی زنده بودند که با دو پا روی زمین خاکی بین انسانها قدم میزدند، و کسی را توان شمردن صفات خوب او نیست، او مجسمهی خوبیها و زیبائیها بود، و هر حرکتش شایان ثنا و مدح. از این دریای بیساحل خوبیها چند در و مرجان بیرون میکشیم.
1. اخلاق پسندیده و نیکوی آن حضرت و صفات کمالشان از چنان مقام والایی برخوردار بود که خداوند عالمیان در وصف او چنین فرمودند: . { تو داراي خوي سترگ (يعني صفات پسنديده و افعال حميده) هستي .}
البته هیچ جای تعجبی نیست، چه خودشان فرمودند: خداوند مرا برانگیخته تا مکارم ـ برترین ـ اخلاق را کامل کنم([1]).
آری! نفرمودند: قواعد اخلاق را پایه گذاری کنم، بلکه سخن از مکارم اخلاق ـ اخلاق بسیار شایسته ـ زدند.
پیامبر خدا (صلى الله عليه وسلم) نمادی است از اخلاق بسیار والا و نمونه، نه آنچه همهی خوش اخلاقها میتوانند بدان دسترسی داشته باشند!
2. در رحمت و مهر و شفقت به ملت اسلام و به تمام بشریت نمادی بودند از آقائی و سروری، تا بدانجا که ندای آسمان در حق ایشان چنین فرمود:
در سورهی مبارکه انبیاء چنین تلاوت میکنیم:
[الأنبياء: 107]
{و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.}
خداوند متعال در جائی دیگر میفرمایند:
[الأحزاب: 43],
{.. او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است!}
و بر زبان سورهی مبارکهی آل عمران:
[آل عمران: 159].
{[ای پیامبر!] پس به مهر و رحمتی از سوی خدا با آنان نرم خوی شدی، و اگر درشت خوی و سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می شدند.}
و خود آن حضرت نیز درباره خویش چنین فرمودند: من رحمتی هستم که به انسانیت هدیه شدهام([2]).
3. البته اینها همه هیچ جای تعجبی ندارد، چرا که این نمونه و الگوی انسان کامل دست پروردهی رعایت و اهتمام پروردگار خالق است که او را از روز تولدش برای بهترین شدن و نماد کمال بودن پرورش داد، خداوند متعال میفرمایند:
[الضحى: 6 – 8].
{ آيا خدا تو را يتيم نيافت و پناهت داد ؟* و تو را سرگشته و حيران (در ميان شركِ بتپرستان و يهوديان و مسيحيان، كفر كافران، فسق و فجور فاسقان و فاجران، ظلم و زور قلدران، كشت و كشتار قبائل جاهلان، و خرافهپرستي اينان و آنان) نيافت و (در پرتوِ وحي آسماني به يكتاپرستي يزداني) رهنمودت كرد ؟* و تو را فقير و بيچيز نيافت و ثروتمند و دارايت كرد ؟}
4. همین رعایت و پرورش الهی بود که سینهی او را چون اقیانوس مهر وسعت بخشید، و وقتی در کرانههای آسمان کمال درخشیدن گرفت شهرتش را بانگ آفاق نمود:
خداوند منان میفرمایند:
[الشرح: 1- 4].
{(ای رسول گرامی) آیا ما تو را (به نعمت حکمت و رسالت) شرح صدر (و بلندی همّت) عطا نکردیم؟ (١) و بار سنگین (گناه) را (به اعطای مقام عصمت) از تو برداشتیم. (٢) در صورتی که آن بار سنگین ممکن بود پشت تو را گران دارد. (٣) و نام نکوی تو را (به رغم دشمنان، در عالم) بلند کردیم. (٤)}
5. و او را خداوند لعل فروزان سلسلهی پیامبران، و آخرین ایستگاه پیک آسمانی قرار داد. و بدین سان کاروان نبوت با کمال برتر، و سرور کمال به سر منزل خود رسید:
[الأحزاب: 40
{محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است؛ و خدا به هر چیزی داناست. (٤٠)}
پیامبر خدا (صلى الله عليه وسلم) میفرمایند: مثال من و سایر پیامبران پیشین چنین است که؛ مردی خانهای بسیار باشکوه بسازد، و آنرا بسیار زیبا کند، مگر در یک گوشهای از خانه جای یک آجر خالی باشد. مردم دور و بر خانه را تماشا کرده، و در زیبایی و جمالش مدح و ثنا گویند، و چون بدان گوشه رسند و آن جای خالی را ببینند، به صاحب خانه بگویند: آیا بهتر نبود یک آجری در اینجا نیز میگذاشتی تا خانهات کامل شود؟ و در حقیقت من همان آجر هستم([3]).
بله، و چنین شد که خانهی نبوت با آخرین خشت کمال، کامل شد و دوصد چندان جلال و جمال و کمال و زیبائی یافت..
6. این آیت کمال الهی و الگوی انسان کامل قرآنی را خداوند بر سایر فرستادگان و پیامبرانش برتریها داد. پیامبر اکرم (صلى الله عليه وسلم) میفرمایند: در شش مورد بر سایر پیامبران برتری داده شدم؛ به من کلام و سخن جامع و برتر ارزانی داده شده، با هیبت ترس بر دشمنانم پیروزی داده شدم. غنیمت بر من حلال قرار داده شد. همهی زمین برای من مسجد و پاک قرار داده شد. و مرا خداوند بسوی تمام انسانیت فرستاد. و با من نبوت و پیامبری پایان یافت([4]).
7. خداوند متعال از بین بشریت باشرفترین و با تقواترینشان را انتخاب کرده، پیک آخر خود قرار داده است. پیامبر اکرم (صلى الله عليه وسلم) میفرمایند: من محمد فرزند عبدالله فرزند عبدالمطلب هستم؛ خداوند بشریت را آفرید، و مرا در بهترین آنها قرار داد، سپس آنها را به دو گروه تقسیم کرد، و مرا در گروه برتر قرار داد. سپس آنها را به صورت قبیلهها درآورد، و مرا در بین بهترین قبیلهها قرار داد. سپس آنها را بصورت خانواده تقسیم کرد، و مرا در بهترین خانواده قرار داد، پس من از همهی شما در بهترین خانهام، و ازهمهی شما برترم([5]).
8. در روزی که تشنگی بشریت را بشدت میآزارد، اوست که بر سر حوض شرف ایستاده، و اوست که کلید شفاعت را در قیامت بدست میگیرد.
پیامبر خدا (صلى الله عليه وسلم) میفرمایند: من کنار حوض کوثر منتظر شمایم، برخی از شما را بسوی من میآورند، وقتی آنها را میشناسم از آنجا دورشان میکنند. میگویم: پروردگارا! آنها یاران من هستند. به من گفته میشود: شما نمیدانید اینها پس از شما چه کردهاند([6]).
و همچنین فرمودند: هر پیامبری را دعایی بود که در نزد پروردگار طلب کرد و برای او استجابت شد. ولی من دعایم را نزد خود نگه داشتهام تا در روز قیامت شفاعت امت خود کنم([7]).
9. پیامبر خدا (صلى الله عليه وسلم) آقا و سید بشریت در روز قیامت است.
آن حضرت (صلى الله عليه وسلم) میفرمایند: بدون فخر بگویم که؛ من آقا و سرور فرزندان آدم در روز قیامتم. و بدون فخر بگویم که؛ پرچم حمد و ثنا در دستان من است، و تمام پیامبران از آدم گرفته تا سایر رسولان خداوند همه زیر پرچم من حرکت میکنند. و بدون فخر گویم که؛ من اولین کسی هستم که شفاعت میکنم، و اولین کسی که شفاعتش پذیرفته میشود([8]).
10. و این فخر عالمیان و آفتاب تابان دوجهان اولین کسی است که پای مبارکش بر کف بهشت گذاشته خواهد شد.
رسول الله (صلى الله عليه وسلم) میفرمایند: من اولین کسی هستم که در بهشت را میزنم. دربان خواهد گفت: کیستی؟ میگویم: من محمدم. در جواب خواهد گفت: بلند میشوم و در را بروی شما میگشایم، البته هرگز قبل از شما برای کسی بلند نشدهام، و پس از شما برای هیچ کس بلند نخواهم شد([9]).
11. و پیامبر خدا (صلى الله عليه وسلم) الگو و نمونهی انسان کامل است برای بشریت تا بروز قیامت؛ هر کس آرزوی دست یافتن به بهشت و یا نجات یافتن از جهنم دارد، و رضایت خداوند را مد نظر گرفته باید قدم بر جای پای این الگو و اسوه و نمونهی کمال و جمال بگذارد تا به سر منزل سعادت رسد.
خداوند منان میفرمایند:
[الأحزاب: 21].
{یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد؛ و خدا را بسیار یاد می کند.}
12. پیامبر خدا (صلى الله عليه وسلم) همان انسان کاملی است که خداوند خود او را برای ادای مسئولیت آخرین پیک آسمانی تربیت کرده، و کنترل زبان او نیز در دست وحی است. او هرگز سخن بیهوده نمیگوید، و هر سخنی درباره دین و آئین نامهی هدایت بر زبان راند از خورجین وحی است که غلط و اشتباه را بسوی آن هیچ روزنهای نیست.
پروردگار یکتا در وصف رسولش میفرمایند:
[النَّجْم: 3 – 4].
{و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید! (٣) آنچه میگوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست! (٤)}
این دوازده مروارید لعل فروزان نمونهی خرمنی است که میتوانیم از اقیانوس بیکران و لا متناهی صفات والای رسول خدا (صلى الله عليه وسلم) برگرفته گوشوارهی گوشهایمان، و گردنبند گلویمان قرار دهیم. و بهمان اندازه که انسان بتواند بدان رمز کمال و نماد جمال بیشتر نزدیک شود، به همان اندازه به سعادت و رشادت و برتری و کمال نزدیکتر شده است...
([1]). به روایت امام طبرانی.
([2]). به روایت امام حاکم و البانی آنرا صحیح شمرده.
([3]). به روایت امام بخاری و امام مسلم نیشابوری.
([4]). به روایت امام مسلم نیشابوری.
([5]). به روایت امام احمد و ابوداود سجستانی. و ألبانی آنرا صحیح دانسته.
([6]). به روایت امام بخاری.
([7]). به روایت امام بخاری و امام مسلم نیشابوری.
([8]). به روایت امام احمد و امام ترمذی، و ألبانی آنرا صحیح دانسته.
([9]). به روایت امام مسلم نیشابوری.